به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی خراسان رضوی، ششمین پیش‌نشست «دومین همایش بین‌المللی کتابخانه‌های عمومی: کتابخانه‌های عمومی و کسب‌وکارهای کوچک» با موضوع «نقش اطلاعات بازاریابی در موفقیت استارت‌آپ‌ها» با حضور اعظم صنعت‌جو، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر علمی همایش و علیرضا حدادیان، استادیار گروه مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، متخصص حوزه‌های تندگردش و فروشگاه‌های زنجیره‌ای به میزبانی اداره کل کتابخانه‌های عمومی خراسان رضوی برگزار شد.

در ابتدا اعظم صنعت‌جو، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر علمی همایش در خصوص استارت‌آپ‌ها، گفت: استارت‌آپ‌ها و آنچه که به عنوان کسب و کارهای نوپا در جامعه امروز تعریف شده‌اند از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این بدین معنا است که باید در این حوزه به عوامل پیشرفت و شکست توجه کافی داشته باشیم.

وی افزود: یکی از عوامل مهم در راه اندازی استارت‌آپ‌ها، داشتن اطلاعات کافی، مفید و موثق است. به عبارت دیگر، استفاده از تجارب شکست و یا پیروزی دیگران در این مسیر می‌تواند مسیر را برای افراد کوتاه کند.

صنعت‌جو با اشاره به نقش کتابخانه‌های عمومی در تولید و انباشت اطلاعات، خاطر نشان کرد: سیستم‌مدار بودن و مدیریت دانش مشتری، از مهم‌ترین عوامل در پیشرفت استارت‌آپ‌ها هستند و کتابخانه یکی از موثرترین مولفه‌ها در خصوص جمع‌آوری این قبیل اطلاعات است. توجه به جامعه هدف کتابخانه‌های عمومی که شامل اقشار مختلف جامعه می‌شود، فرصتی مناسب برای نیازسنجی و نیازشناسی محسوب می‌شوند.

در ادامه علیرضا حدادیان، استادیار گروه مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، متخصص حوزه‌های تندگردش و فروشگاه‌های زنجیره‌ای در خصوص تعریف استارت‌آپ، گفت: «استارت‌آپ» واژه ای است که از سال ۱۸۴۵ در متون انگلیسی به وجود آمده است. در فرهنگ لغت وبستر، استارت‌آپ به معنای کسب و کار جدیدی است که دامنه مشاغل بسیار گسترده‌ای دارد. اما از نگاه مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا، استارت‌آپ دارای دو ویژگی است: اول، حول محور فناوری شکل گرفته و دوم اینکه از ظرفیت رشد بالایی برخوردار است.

وی تصریح کرد: استارت‌آپ، در واقع، ظرفیتی است که باعث افزایش دغدغه‌های تامین مالی می‌شود و به دنبال جذب پول است؛ چرا که بنیانگذاران آن بر این باورند که جذب سرمایه می‌تواند با حداکثر سرعت سهم بیشتری از بازار بالقوه خود را به دست آورد.

حدادیان با اشاره به نظریه «استیو بلنک» در حوزه استارت‌آپ، اظهار کرد: بلنک معتقد است استارت‌آپ، سازمانی شکل گرفته است که مدل کسب‌وکارهای خود را جستجو می‌کند و قابل تکرار و مقیاس پذیر است. در این تعریف ۳ نکته مهمِ «وضعیت ابهام و جستجو به معنای چگونگی و کجایی عرضه محصول»، «تکرار پذیربودن، استفاده و تقاضای مکرر مشتریان برای دریافت محصول» و «مقیاس‌پذیربودن» نهفته است.

وی با بیان اینکه طی ۸ سال گذشته بالغ بر ۸۵۰ کسب و کار نوپا در جهان شکل گرفته است، گفت: این کسب و کارها به سه دسته «یونیکورن»، «دکاکورن» و «دکتاکورن» تقسیم می‌شوند. در یونیکورن، ارزش درآمدزایی بالغ بر ۱ میلیارد دلار، در دکاکورن بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار و در دکتاکورن بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار است که می‌توان در ایران از اسنپ به عنوان یک نمونه دکاکورن نام برد.

استادیار گروه مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد دلایل شکست و موفقیت کارهای نوپا و استارت‌آپ‌ها را به دو دسته «مشکلات در ایده و نقشه درآمدزایی» و «مشکلات بازاریابی و فروش» تقسیم کرد و افزود: دسته اول شامل مؤلفه‌هایی است از جمله: نیازسنجی، تلاقی علاقه با حل مسئله، عدم مقیاس‌پذیری و نداشتن بازار بزرگ، نداشتن مصرف مستمر، عدم قابلیت تغییر و بهینه‌سازی متناسب با شرایط، عدم پایداری در طول زمان (به عبارت ساده‌تر حرکت در مسیر مُد)، تعصب بر روی ایده (شامل عدم قبول سرمایه‌گذاری دیگران و رفع نواقص منطقی از دید دیگران)، عدم انجام فرآیند NPD (استفاده یک سازمان از منابع و قابلیت‌هایش برای خلق محصول جدید و یا بهبود آن) و عدم انجام محک بازار، عدم توجه به مراحل توسعه ایده از PVD تا MRP (درنظرداشتن حداقل محصول ممکن قابل ارائه و حداقل بازار دست‌یافتنی) و در انتها نداشتن نقشه درآمدزایی مشخص است. «نقشه درآمدزایی» به معنای داشتن نقشه راه برای جلب مشتری در بازه زمانی ارائه محصول است. گاهی باید محصول را رایگان و یا به صورت اشتراکی مانند فیلیمو در اختیار مصرف‌کننده قرار داد.

وی در خصوص «مشکلات بازاریابی و فروش»، ابراز کرد: این دسته از عوامل شامل مواردی است مانند: عدم درک نیاز واقعی بازار و مصرف‌کننده، نداشتن نگرش حرفه‌ای به بازاریابی، عدم شناخت بازار هدف و نداشتن درک درستی از اندازه بازار، ضعف در سیستم توزیع و فروش، عدم اعتقاد به تحقیقات بازار در تصمیم‌گیری، ضعف در مشتری‌مداری و قیمت‌گذاری، ضعف در معرفی و ارائه صحیح محصول و خدمات و یا فناوری به بازار، ضعف در برندسازی و نداشتن نقشه مدیریت برند، نداشتن برنامه بازاریابی، انجام ندادن محاسبات اقتصادی، نگرش ضعیف به تبلیغات و تحیل نادرست رقابت و أ در نهایت ـ ورود به بازارهای اشباع شده.

گفتنی است در این نشست علمی، بیش از ۱۵۰ تن از کتابداران سراسر کشور نیز به شکل مجازی حضور داشتند و به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند.